مقدمه: ادب و فرهنگ کردستان همواره خاستگاه بزرگانی بوده است که با قلم و اندیشهی خود در مسیر روشنایی و بیداری جامعه گام برداشتهاند. یکی از این چهرههای برجسته، ماموستا خضر رادمهر متخلص به اشکانی است؛ شاعری میهندوست، معلمی دلسوز و روحانیای آگاه که عمر خویش را در خدمت دین، فرهنگ و مردم سپری کرده است (رسولی کیا ۱۴۰۲). زندگینامه: ماموستا خضر رادمهر در سال ۱۳۴۹ هجری شمسی (۱۹۶۰ میلادی) در روستای تاریخی اشکان از توابع آلان سردشت دیده به جهان گشود (بوزکانی ۲۰۲۳). تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش آغاز کرد و سپس برای ادامهی علوم دینی نزد حاجی ملا مصطفی توحیدی رفت و قرآن کریم را در محضر ایشان ختم نمود. بعدها در سردشت، ربط، مهاباد و مدتی در محمودآوای بوکان، تحصیلات دینی خود را ادامه داد و نزد علمای بزرگی چون ماموستا ملا نجم الدین شریعتپناه و ماموستا ملا نجم الدین حکمت به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و سرانجام از استاد حکمت اجازهنامهی «مەلایەتی» دریافت کرد (رسولی کیا ۱۴۰۴). وی در سال ۱۳۶۹ ازدواج کرد و حاصل این زندگی دو پسر به نامهای مسعود و منصور است. او هماکنون در آوایی توت آغاج مهاباد اقامت دارد و همچنان در عرصههای فرهنگی و دینی فعال است. فعالیتهای دینی و اجتماعی و ادبی و شعری: ماموستا اشکانی سالها در روستاهای مختلف به عنوان ملا و معلم دینی به تربیت نسل جوان و خدمت به مردم پرداخت. او در کنار مسئولیتهای مذهبی، همواره چهرهای اجتماعی و محبوب در میان مردم بوده و تلاش کرده است تا پیامهای اخلاقی و انسانی را از طریق شعر و سخن به جامعه منتقل کند (وطمانی ۲۰۲۰). شوق سرایش شعر در ماموستا اشکانی از نوجوانی شکل گرفت. وی نخستین اشعار خود را از سالهای پایانی دههی ۴۰ و اوایل دههی ۵۰ سرود. شعرهای او بیشتر به زبان کردی و با مضامین آیینی، ملی، اجتماعی و اخلاقی نوشته شدهاند. از مهمترین آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد: قصیدهی بُرده به زبان کردی»: ترجمهی منظوم قصیدهی مشهور امام بوصیری (اشکانی ۲۰۱۵). بەڕەو ژیانێکی پاک» (به سوی زندگی پاک): مجموعهای از اشعار اخلاقی، اجتماعی و آیینی (اشکانی ۲۰۱۸). دهها شعر چاپنشده و دستنویس که آمادهی انتشار هستند (رسولی کیا ۱۴۰۴). اشعار ماموستا اشکانی انعکاس روحی پاک، اندیشهای متعهد و قلمی صادقانهاند. او در شعرهایش به اخلاق فردی و اجتماعی، ایمان، عدالتخواهی، وطندوستی و هشدار در برابر آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و دخانیات پرداخته است. جایگاه و اندیشه: ماموستا اشکانی باور دارد که شاعران و اندیشمندان، سرمایههای فرهنگی هر ملت هستند و باید بیش از پیش مورد تکریم قرار گیرند (بوزکانی ۲۰۲۳). او از بیتوجهی به اهل قلم و فرهنگ در جامعهی امروز انتقاد میکند و همواره بر اهمیت حفظ و گسترش میراث ادبی و دینی تأکید دارد. او خود را شاعری میداند که رسالتش خدمت به دین، فرهنگ و ملت کرد است؛ شاعری که قلمش را در راه ایمان، وطن و انسانیت به کار گرفته و همچنان در این مسیر استوار ایستاده استماموستا خضر رادمهر (اشکانی) از جمله شخصیتهایی است که زندگیاش سرشار از تلاش در راه علم، ادب، دین و جامعه بوده است. او معلمی آگاه، شاعری میهندوست و انسانی فروتن است که در دل مردم جایگاه ویژهای دارد. آثار او سرمایهای ارزشمند برای فرهنگ کردی و اسلامی به شمار میآید و بیشک در آینده بیشتر مورد توجه نسلهای جوان قرار خواهد گرفت
سردشتنامه – محمدفاضل شوکتی
سردشتنامه، دانشنامهای جامع و پژوهشی است که تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و فولکلور شهر تاریخی سردشت را در قاب علمی و ادبی بازنمایی میکند. این اثر، با گردآوری مستندات معتبر و حفظ اصالتهای فرهنگی و تاریخی، به گنجینهای ارزشمند از هویت مردمان دیار سردشت بدل شده و تصویری روشن از تاریخ، فرهنگ، نحوه زندگی، سنتها و باورهای مردم سردشت و منطقه موکریان ارائه میدهد. هدف از نگارش سردشتنامه، ثبت و حفظ تاریخ و هویت فرهنگی سردشت، معرفی ویژگیهای جغرافیایی و محیط طبیعی، بررسی زندگی اجتماعی و اقتصادی، سنتها و باورهای مردم، و فراهم کردن منبعی علمی و مستند برای پژوهشگران و دانشجویان است. این دانشنامه همچنین در تقویت شناخت و احترام به تنوع فرهنگی و تاریخی منطقه سردشت و کردستان نقش دارد و بهعنوان مرجعی معتبر برای مطالعات علمی و آموزشی شناخته میشود. این اثر حاصل سالها پژوهش و تلاش مستمر نویسنده است و ضمن ارائه دادههای تاریخی و جغرافیایی، توانسته ارزشمندترین منابع فرهنگی و فولکلوری این سرزمین را گردآوری کند.
________________________________________
منابع : اشکانی، خضر. ۲۰۱۵. قەسیدەی بوردی بە زمانی کوردی. مهاباد: نشر محلی. اشکانی، خضر. ۲۰۱۸. بەڕەو ژیانێکی پاک. مهاباد: نشر محلی. بوزکانی، عبدالله. ۲۰۲۳. «نوشتاری کوتاه درباره زندگی خضر رادمهر اشکانی.» صفحه فیسبوک نویسنده کرد. رسولی کیا، رسول. ۱۴۰۲. «مصاحبه سۆزی مێحڕاب با خضر رادمهر (اشکانی).» سایت سۆزی مێحڕاب. رسولی کیا، رسول. ۱۴۰۴. «مصاحبه با ماموستا خضر رادمهر (اشکانی) در مهاباد.» نسخه خطی مصاحبه. وطمانی، هرمان. ۲۰۲۰. فرهنگ آبادیهای مهاباد. مهاباد: انتشارات محلی.
قصیدهسرای خودساختهی دیار آلان؛ و روایتگر خاموش ایمان و طبیعت
محمد امین امینیان، متخلص به "امین"، شاعر، ادیب، نویسنده و قصیدهسرای اندیشمند کردستان است؛ مردی خودساخته و اهل تفکر، برخاسته از دل کوههای آلانی سردشت، که بیآنکه در مدرسهای رسمی تحصیل کند یا زانوی تلمذ در کلاس استادی زند، با توکل بر خدا، شور درونی، عطش دانایی و حافظهای خارقالعاده، خود را بر قلههای ادب، دین، فرهنگ و خودشناسی رسانده است. او در ۷ آذر ۱۳۲۹ هجری شمسی در روستای زیبای گرویس از توابع دهستان آلان شهرستان سردشت چشم به جهان گشود؛ منطقهای کوهستانی، مرزی و فرهنگی که در حافظهی تاریخی کردستان با نامهایی همچون ملا الیاس کبیر، شیخ محمد امین شهیر، بیتوشی ادبپرور و ابنالحاج درخشیده است. این سرزمین، از هنگامی که نور آیین اسلام در روستای بیژوه (اسلامآباد امروزی) درخشید، به مرکزی برای فرهنگ اصیل دینی بدل شد و یکی از مفاخر کردستان گردید. پدرش حاج عبدالله گرویسی، از کسبه شریف و متدین و مادرش بانو حلیمه خانم، دختر صوفی عبدالله بیژوهای، هر دو از خانوادههای ریشهدار «مامالیان» بودند؛ طایفهای که دیانت، تقوا و کرامت در جانشان جاری بود. محمد امین از همان کودکی، بیآنکه به مکتب یا مدرسهای رود، خواندن و نوشتن را خودآموخته فرا گرفت. طبیعت آموزگار نخست او بود؛ کوههای ساکت، زلالی زاب صغیر، دشتهای پرطراوت و نسیم سرد کوهستان، الفبای الهامبخشش بودند. تحصیلات رسمی نداشت، اما سالها در حجرهی چایفروشیاش، میان صدای سماور و طنین زوزهی بادهای کوهستان، با کتاب، قرآن، مثنوی و تفاسیر انس گرفت. مهمترین دورههای زندگی فکریاش، با مطالعات شبانهروزی و مجالست با عالمان برجسته منطقه رقم خورد: از جمله با مرحوم شیخ ملا علی نقشبندی در اسلامآباد (بیژوه سابق)، ملا علی محمودی در سردشت، ملا صالح مراغان در دکان، و شیخ عبدالرؤوف نقشبندی که مقدمه برخی آثارش را نوشته است. وی از همان آغاز زندگی، با رنج آشنا بود؛ کودکیاش را با کشاورزی، شبانی و هیزمکشی گذراند. در سال ۱۳۳۸، بنا به توصیه پدر، روستای گرویس را ترک کرد و به شهر سردشت آمد؛ جایی که حجرهی چایفروشیاش، نه فقط محل کسبوکار، بلکه کتابخانهای خاموش، پناهگاه اندیشه، و مدرسهای برای خودسازی بود. او با حافظهای خارقالعاده، موفق به مطالعهی کامل و عمیق آثار برجستهای همچون: تفسیر نمونه (۲۷ جلد)- تفسیر مراغی (۱۰ جلد)- شرح مثنوی علامه محمدتقی جعفری (۱۵ جلد)- تفسیر نامی (۷ جلد) و بسیاری دیگر شد؛ آثاری که امروزه کمتر کسی در حوزه رسمی علوم دینی و ادبی بهتمامی آنها را مطالعه کرده است. او شاعری است که شعر را زیسته و با آن نفس کشیده؛ نه از سر تفنن که به حکم وظیفه. برای او، شعر راهی برای حفظ زبان کردی، ثبت تاریخ مظلومیت و مقاومت، و روایت ایمان و هویت قومی است. او اولین شاعری است که با زبان کردی و قالب مثنوی، به معرفی دقیق و عاشقانهی منطقه آلان پرداخته و در آثارش، روح طبیعت، دین، تاریخ، عرفان و جغرافیای بومی موج میزند.
از مهمترین آثار او میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بهههشتی کوردستان»: منظومهای با توصیفات دقیق از طبیعت، جغرافیا، گیاهان و تاریخ منطقه آلان گهشتی کوردستان»: سفرنامهای منظوم، که سفرهای متعدد او به شهرهای مختلف کردستان ایران را در قالب مثنوی روایت میکند؛ سفری که در ظاهر جغرافیاییست اما در باطن، حرکتی عرفانی و فرهنگی است تجوید قرآن»: اثری آموزشی و تحقیقی که نشاندهنده دقت او در تلفظ، لحن و مفاهیم قرآن کریم است «شرح کردی بوستان سعدی» و دیگر آثار ارزشمند در زمینهی ادب، دین و واژگان کردی تا کنون ۱۴ اثر تألیف کرده که ۱۰ عنوان از آنها به چاپ رسیدهاند. محبوبترین کتابهایش، از نظر خودش، «گهشتی کوردستان» (بهخاطر خاطرات سفرهای دوستانهاش) و «تجوید قرآن» (به سبب پیوند با کلام الهی) هستند.
در برنامههای آیندهاش، تألیف آثار قرار دارد: کتاب پندها و آموزههای قرآنی قصیدهای ۳۰۰ بیتی در وصف بهار اثری درباره واژگان اصیل کردی او در جوانی، از ظلم نظام پهلوی بسیار رنج کشید. از ترس سربازی اجباری، سالها در اضطراب و خفا زیست. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، از پیشگامان نهضت مردمی در سردشت بود و همواره انقلاب را نقطهی سقوط کاخ ستم و سربرآوردن حقیقت دین میدانست؛ مفهومی که در اشعار انقلابیاش به وضوح مشهود است. پس از انقلاب، با وقوع جنگ تحمیلی و بمباران شیمیایی سردشت، امینیان همچون سایر همشهریانش داغدار و آواره شد. این وقایع، تأثیر عمیقی بر ذوق و درونمایه شعر او نهاد؛ شعرهایی که با زبان مثنوی، از درد مردم، ایمان، آوارگی و امید روایت میکنند. در سال ۱۳۴۷ ازدواج کرد و حاصل این زندگی پنج فرزند است. تلخترین حادثه زندگیاش، زندانی شدن دو فرزندش در سال ۱۳۹۱ بود و شیرینترین خاطرهاش، ازدواج در ایام جوانی و سلامت فرزندانش. در حوزه مطالعاتی، به دین، تاریخ، ادب و بهویژه فرهنگ کردستان علاقهمند است. در میان غذاها، فروجاو (با گوشت مرغ محلی)، کوفته، و شامی کباب را دوست دارد. از وضعیت فرهنگی مردم و طبیعت سردشت راضیست، اما نگرانی خود را نسبت به رشد معاملات نامشروع ابراز کرده است. از دیدگاه او، شاعر واقعی کسیست که اثر مکتوب داشته باشد و شعر را با مسئولیت و تعهد بسراید، نه آنکه تنها چند بیت پراکنده بگوید. به همین دلیل، خود را موظف دانسته که زبان شعر را در خدمت ایمان، درد، تاریخ و آگاهی اجتماعی قرار دهد. از چهرههای فرهنگی مورد احترام او در شهرهای مختلف کردستان ایران میتوان نام برد: در مریوان: ماموستا مردوخی.در سقز: ملا محمد امامی، ملا صابر سرشیوی.در بوکان: امین گریکلانی، ماموستا آسود. در مهاباد: احمد قاضی، ملا حسین گرژی، نجمالدین انیسی.در اشنویه: ملا حسین شیخانی، ملا رحمان .در پیرانشهر: خالد سلیمانزاده (اویندار)، محیالدین برشان.در سردشت: ملا رسول عطوفی، عثمان ایزدپناه. در بانه: ایوب حسینی (سوران حسینی)، کریم دافعی، جلال رئوفی و از شاعران برجسته، ارادت ویژهای به ماموستا هژار شرفکندی، ملا کریم فدایی، و ملا کریم نامی (مدرس) دارد. نویسندگان محبوبش نیز استاد هژار، ملا کریم مدرس، و دکتر یوسف قرضاوی هستند. از نظر بسیاری از بزرگان، بهویژه شیخ عبدالرؤوف نقشبندی، آثار او در نوع خود بینظیر است و او را نخستین شاعری میدانند که با زبان کردی و قالب مثنوی، دیار آلان را چنان توصیف کرده که نسلها میتوانند از آن بهرهمند شوند. امروز، در هفتادسالگی، با قامتی خمیده اما روحی بزرگ و اندیشهای بلند، همچنان در حجره کوچک و روشن خود در شهر سردشت، به نوشتن، مطالعه، تأمل و راهنمایی علاقهمندان مشغول است. او شاعر سکوتهاست؛ مردی که از زلالی زاب، نجواهای کوهستان، و آموزههای دین، شعری ساخت برای خدا، وطن و انسان. او با پای دل، به جغرافیای کردستان سفر کرد و با قلم، روح آن را در قالب مثنویها جاودانه ساخت. محمد امین امینیان، یک نام نیست؛ چراغیست در حجرهای کوچک اما پرنور، که روشناییاش از سردشت تا افقهای دور گسترده شده. او حجتی زنده است بر این حقیقت که اگر انسان بخواهد، بیمدرسه، بیاستاد و بیامکانات نیز میتواند ستارهای درخشان در سپهر فرهنگ و ایمان باشد.
محمد فاضل شوکتی – پیرانشهر، هشتم آبان ماه سال یکهزار و سیصد و نود وسه هجری شمسی
منابع: در تدوین این نوشتار از منابع زیر استفاده شده است: گفتوگوی حضوری با حاج ماموستا محمد امین امینیان مقدمهی کتابهای "بهههشت کوردستان" و "گهشتی کوردستان" سایر آثار مکتوب استاد امینیان
یادآوری دوستانه: دوستان عزیز، لطفاً هنگام بازنشر مطالب یا تصاویر این وبلاگ، منبع را حتماً ذکر بفرمایید. این کار ساده، نشانهایست از احترام به زحمات نویسنده و رعایت اخلاق حرفهای در فضای رسانهای. همینطور اگر مطلبی اختصاصی از رسانهای دیگر را بازنشر میکنید، لطفاً منبع اصلی را هم بنویسید؛ چون هر مطلبی پشتش تلاش، دقت و نگاه خلاق یک انسان یا گروهی از انسانهاست. با رعایت این اصول ساده اما مهم، نهتنها به حقوق معنوی دیگران احترام میگذاریم، بلکه به گسترش فرهنگ درست در فضای وب هم کمک میکنیم. سپاس از همراهیتان
در دوردستترین افقهای کوهستانی کردستان، در روستای سارتکهی گورکِ سردشت، در هفتم اسفندماه سال ۱۳۳۵، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها واژگان، دین، فلسفه و ادب، پناهگاه روح پرتلاطم او شدند. نامش را حسین نهادند؛ اما روزگار و مردم، او را با نامی دیگر شناختند: ملاحسین گورژی. فرزند ملا عمر حسینزادهی پارستانی، از تبار پرغرور وِستا خالهها، طایفهای که دودمانشان را به کاوه آهنگر میپیوندند، او از کودکی در میان نغمههای قرآن، زمزمههای دعا و غزلهای ایمان رشد کرد. در دامان پدر و داییاش، و در سایهی کتابهایی چون عقیدهی کوردی، سیسبان و بهنسا، الفبای عشق به دین، عرفان، و زبان مادری را آموخت. تحصیل علوم دینی را از سال ۱۳۴۲ آغاز کرد و پلهپله در مدرسههای علم و حلمِ کردستان ایران و عراق رشد یافت؛ از ولیو تا قلعهدیزه، از رانیه تا سلیمانیه، از دیلزه تا چۆمسارتکه. او شاگرد برجستگانی بود همچون ملا ابوبکر رانیهای، ملا صالح اختەتری بوکانی، ملا حسن مدرس، ملا علی دربکه، ملا محمد بداقی و استاد عبدالله سرخابی. و نهایتاً در سال ۱۳۵۴، در زادگاهش، از استاد ملا خضر عباسی سیسیری، اجازهی افتاء گرفت. اما راه علم، خالی از سنگ نبود. در سال ۱۳۵۵، در دوران رژیم پهلوی، به اتهام مخالفت با حکومت وقت به زندان ارومیه افتاد. رنج زندان اما نتوانست آتش عشق او به دانایی و آزادی را خاموش کند. او پس از انقلاب به مهاباد آمد و در سال ۱۳۵۸ تدریس و خدمت رسمی به دین، مردم و فرهنگ را آغاز کرد؛ و از آن پس، هیچگاه از قلم، کتاب، و تعلیم جدا نشد. ملاحسین گورژی، نویسندهای پُرکار، شاعری اندیشمند، مترجمی وفادار و عالمی عاشقِ وطن است. آثارش آینهایست از دغدغههای یک دل روشنفکر؛ از عرفان و فقه تا نقد اجتماعی، از شعر و ادب تا تفسیر و ترجمه. بیش از چهل عنوان کتاب، حاصل سالها زیستن با کلمه و ایمان است؛ برخی چاپ شدهاند و برخی هنوز در صف انتظارند، شاید به دلیل تنگناهای مالی یا ملاحظات سیاسی. اما هیچچیز نتوانسته او را از نوشتن بازدارد. امروز، این مرد بزرگ، در قید حیات است و همچنان با تواضع و وقار، مسئول دفتر ازدواج و طلاق مهاباد است، در شمارهی ۳۰ ازدواج و شمارهی ۵ طلاق. اما بیش از آن، او پاسدار زبان، فرهنگ، ایمان و خاطرهی کردستان است؛ مردی که قلبش برای وطن میتپد، و قلمش همچنان مینویسد؛ بیادعا، اما با حقیقتی ژرف و جاودان.
برخی از آثار برجستهی او عبارتاند از:
موحەمەد پەیکی خودا – پژوهشی عمیق در زندگی پیامبر اسلام به زبان کردی. اولین سنگ تفرقه در اسلام – اثری تحلیلی دربارهی ریشههای انشقاق مذهبی. نقش روحانیت در کردستان – بررسی جامعهشناختی نقش علما در تحولات کردستان. کولی دلی مهلای کویی – نگاهی ژرف به زندگی و اندیشههای ملا محمدی کویی (جهلی زاده). فهریکهی ههلبهست و مهبهست – دیوان شعر کردی با درونمایه عرفانی و اجتماعی. بیستانی ههلبهست و مهبهست – جلدی دیگر از دیوان اشعار کردی او. تکپرستی راستقینه (توحید واقعی) – پژوهشی فلسفی-کلامی دربارهی توحید ناب. شیخ و شیخایهتی لهمەر پهیدابونی ڕیچکهکانی تەریقت – تحلیلی دربارهی مکاتب طریقت. پند و پیکهنین – نصایحی حکیمانه با نگاه تربیتی و اخلاقی. رخنه لهسهر كۆنگرهی سنه – نقدی عالمانه بر رویدادها و جریانهای فکری. الغوص المنجی – شرحی عمیق بر فرائض فقهی به زبان عربی. جانتای دوتا فەرەهەنگی – دو فرهنگنامه انگلیسی-کردی ارزشمند. هرچی و پرچی – مجموعهای چندزبانه در زمینههای گوناگون دینی، علمی و ادبی. ماتمنامه – اثری احساسی و فلسفی با نگاهی به سوگ، فقدان و ایمان. الحساب و الهندسه الجوریه – کتابی در ریاضیات مقدماتی به زبان عربی.
سردشتنامه-محمدفاضل شوکتی- (بخش: شاعران و نویسندگان)