نوشته و پژوهشهای محمدفاضل شوکتی
بزرگ مردی بنام ابن الحاج
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393 ساعت 14:16 | بازدید : 670 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

بزرگ مردی به نام ابن الحاج آلانی

 تحقیق : هادی صفاجو

محمد فرزند حاج حسن ، روحانی مشهور و نامی آلان سردشت ، در سال 1111  هجری شمسی در سنجوه ی آلان چشم به دنیا می گشاید. در کتاب " دیاری صفا "  اثر شاعر شیرین سخن آلان سردشت ، آقای حمید صفاجو ، از دادن لقب ابن الحاج به محمد چنین آمده است که : هنگامی که پدرش در مراسم مبارک حج بوده ، محمد ، چشم به جهان می گشاید و همین دلیل مبارک باعث می شود که وی را محمد ابن الحاج بنامند.

محمد از آوان کودکی به خواسته ی پدر ارجمندش به تحصیل علوم دینی همت می گمارد و در محضر اساتید حوزوی اسلام آباد آلان و کوردستان عراق تلمذ می نماید.آن گاه که به درجه ی اجتهاد می رسد و عالمی مطرح می شود ، سعی در گسترش دین الهی می نماید. پس به تدریس الهیات و دروس حوزوی به علاقه مندان می پردازد و چنان شوری در این مسیر از خود نشان می دهد که بعضی از شخصیت های توانمند منطقه از تلمذ در محضرش بسیار یاد می نمایند از جمله : علامه ی اندیشمند ملا عبدالله بیتوشی " علامه بیتوشی آلانی " ، شیخ معروف نودهی ( پدر کاک احمدی شیخ )

ابن الحاج حتی زمان فراغت از تدریس را نیز به پژوهش و تألیف مشغول بوده ، به نحوی که کتاب ارزشمند ( رفع الخفا ) اثر ماندگار وی هنوز در حوزه های دینی به عنوان کتابی مرجع به شمار می آید.

از بزرگواری های این شخصیت ، این گونه بر زبان ها و سینه ها جاریست که :

نام گذاری بلندترین کوه آلان به نام هومل  " هوملا " که در پی اسلام آوردن و توبه نمودن سه دزد در محضر ابن الحاج روی داد. از کرامات این بزرگوار است.

جریان از این قرار بود که :  آن زمان ، هنوز اتومبیل اختراع نشده بود و حتی کمتر کسی بود که اسب داشته باشد ، رفت و آمد بسیار مشکل بود. روزی ملا محمد ابن الحاج تصمیم می گیرد به دیدار یکی از صمیمی ترین دوستانش برود . چون اسب نداشت ، به خان ثروتمند روستا پیام می دهد که اسبی برایش تدارک ببیند و برایش بفرستد و خان هم فوراً به غلامانش دستور می دهد که بهترین اسبش را شسته و زین کرده و با نهایت احترام ، خدمت ملا محمد ابن الحاج ببرند و به هر جا خواستند بروند در رکابش باشند.

ماموستا  ابن الحاج در نهایت فروتنی ، بَلَدی را که ، خان خدمتش فرستاده بود ، تکریم نموده و برمی گرداند و به تنهایی سواره ، راهی دیار دوست می شود.

در گردنه ی کوهی بسیار بلند ، بین راه ، چهار دزد یغماگر بدسابقه ، در کمین رهگذاران نشسته بودن که ناگهان یکی از آنها چشمانش به اسبی زیبا و جوان می افتد که روحانی ای بر آن سوار است.فوراً به دیگر دزدها خبر می دهد . دزدها با دقت سوار و اسب را می نگرند.

وقتی سواره نزدیک تر می شود ، سه از آنها می گویند ؛ مال ملا مفت !!!  ما هم مفتی را مفت می گیریم. !!!

که ناگهان یکی از بین آنها لب باز می کندو می گوید این اسب خان است ، خان بفهمد ، زنده زنده پوستمان را می کند و داخلش کاه می ریزد.!!! من نیستم.

یکی دیگر هم می گوید من هم شنیده ام این ملا ، کرامات عجیبی دارد ، دعا کند همه تلف می شویم . من هم نیستم !!!

حیله گر بزرگ گروه می گوید : این حرفا چیه ؟ اگه از خان می ترسید ، من هم بیم دارم ولی کاری می کنم که خان هرگز نفهمد چه کسی اسبش را ربوده است و اگر از کرامات ملا ، من که اعتقادی به این خرافات ندارم.

دیگری می پرسد : ابتکاری داری؟

شما گفتید ، او روحانی است . هنگامی که وی نزدیک شد ، من هم خودم را بد حالت به مریضی می زنم و یکی از شما با زاری و شیون پیش او می رود و می گوید ما دو دوست رهگذر بودیم که در بین راه چنین حالتی برای دوستم روی داده است . خواهشمندم دعایی برایش بخوان تا حالش بهبود یابد. دو نفر دیگرتان هم ، لابلای درختان و دور از چشم ملا ، خود را پنهان کنید و هنگامی که او پیاده می شود و اسبش را می بندند تا کنار من بیاید و برایم دعای بهبود بخواند ، بدون صدا و زبردستانه ، افسارش را از درخت باز کنید و اسبش را بربایید و به مکانی دیگر ببرید تا ماجرا خاتمه می یابد و بعد تکلیف را مشخص می کنم.

 آری  ابن الحاج به گردنه می رسد و آنان زبر دستانه نقشه ی شوم خود را اجرا می کنند. دزد با صدای بلند از ابن الحاج کمک می خواهد ، ابن الحاج بدون اینکه از اسب پیاده شود ، می گوید : انا لله و انا الیه الراجعون ، به درستی که دوست شما به پیش دادرس بزرگ و الله برگشته است. دزدان به غیر از ، دزدی که خود را نقش بر زمین کرده ، در دل می خندند. دزد باز او را صدا می زند و می گوید حالا شما پیاده شوید و دعایی ، یاسینی برایش بخوانید ، باشد که بهبود یابد !

 ابن الحاج با قاطعیت می گوید.همه ی ما طعم مرگ را خواهیم چشید و با اراده ی الهی کاری نمی توان کرد. پس با من  نزد دوستت بیا و تقدیر الهی را باور کن . ابن الحاج از اسب پیاده می شود اما افسارش را در دست گرفته و بر بالای پیکر بی جان و نعش دزد می رود و برایش فاتحه می خواند و از دوست دزد می خواهد با صدای بلند دوستش را صدا بزند ، سپس دست او را گرفت و نبضش را آزمایش کند و آن گاه با آینه بازدمش را بیازماید و سرت را روی قلب بی تپش او بگذار.

دوست دزد ، وقتی همه ی اقدامات را انجام می دهد با صدای بلند گریه می کند ، در این هنگام دو دوست دیگر دزد از مخفیگاهشان بیرون آمده و 3 نفر ، هوملا هوملا ( ای روحانی ، ای ملا ) گویان ، از ابن الحاج تقاضای عفو و بخشش می کنند و ابن الحاج با لحن متینی می گوید : من که باشم ، خدا باید ببخشاید.

 آن گاه 3 دزد می گویند ، حال ما پیمان می بندیم که توبه کنیم و به جای دزدی به دیگران کمک کنیم و روزی خود را از راه حلال به دست آوریم .

ابن الحاج خوشحال می شود و می گوید : قلباً ایمان بیاورید که خدا با مؤمنان است.

این دزدها بعدها ، از بزرگ خیرهای روزگار خود می شوند و از آن واقعه به بعد ، آن کوه به   " هوملا " یا  " هومل "    نام گذاری می شود.

ابن الحاج  ، این بزرگ مرد زمان ، 85 سال عمر پر برکت از خدا هدیه می گیرد و در تیر 1096  شمسی دار فانی را در کوردستان عراق ، وداع می فرماید.آرامگاه نورانی اش ، اکنون در " هزار کانیان  " کوردستان عراق است.

روحش شاد و یادش گرامی

شعری از باوه ر در سوگ ابن الحاج

هه زاران ره حمه ت له گیانی پاکی          له قه بر و گور و ریگای روناکی

ابن الحاج زانی ده ور و زه مان بو         مایه ی شانازی هه مو کوردان بو

ناوی دونیا مابی ناوی زیندوه           هه ر له بار چاوه و لای گه ل زیندوه 

  " باوه ر "

پی نوشت :

باوه ر   تخلص شاعری آقای حمید صفاجو می باشد.

منبع : دیاری سه فا - حمید صفاجو

نقل از سرای مهر : لینک مطلب

http://serayemehr.blogfa.com/post-18.aspx

 

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.
موضوعات مرتبط: نام آوران سردشتی , ,

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


مصطفی نقیب اولین فرماندار سردشت بعد از انقلاب اسلامی
جمعه 12 ارديبهشت 1393 ساعت 22:8 | بازدید : 922 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


ماموستا حسن ابراهیمی بیشاسبی
جمعه 12 ارديبهشت 1393 ساعت 22:4 | بازدید : 836 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


فریدون حکیم زاده نویسنده سردشتی
جمعه 12 ارديبهشت 1393 ساعت 21:59 | بازدید : 1285 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.


|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


حسین فردوسی نویسنده سردشتی
جمعه 12 ارديبهشت 1393 ساعت 21:58 | بازدید : 1987 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


شمه‌ای خواندنی از زندگانی ماموستا عبدالله قاسمیانی
جمعه 12 ارديبهشت 1399 ساعت 18:32 | بازدید : 740 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

“شمه‌ای خواندنی از زندگانی ماموستا عبدالله قاسمیانی”.
مروری بر زندگی ماموستا عبدالله قاسمیانی(مامۆستاعەبدوڵڵا تاڵەبانی)
به قلم محمد فاضل شوکتی-سال 1393

در سپیده‌دم 21 دی‌ماه 1304 خورشیدی، در خانواده‌ای روحانی‌مسلک[1] ، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها قرار بود نامش در تاریخ سردشت به نیکی ثبت شود: عبدالله قاسمیانی. او در دوران طفولیت و نوجوانی، پایه‌های دانش را نزد علمای برجسته محلی همچون حاج ملا عزیز واعظی[2] ، ماموستا سید هاشم[3]  و ماموستا ملا عثمان [4] فرا گرفت. هنگامی که به سن جوانی رسید، همچون دیگر طلاب دین، به محضر علمای فاضل آن زمان شتافت تا اندوخته‌های خویش را فزونی بخشد.
در سال 1328، ماموستا عبدالله به محضر علمای طراز اولی چون آقای مجدی[5] در مهاباد و ایرین[6] در سنندج راه یافت و به تحصیل همت گماشت. در سال 1339، نام خود را در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به ثبت رساند و در زمره دانشجویان حقوق درآمد. اساتید دانشگاه تهران، با فراست و درک عمیق، شایستگی‌های او را دریافتند و در مدت زمان کوتاهی، او موفق به اخذ لیسانس حقوق از این دانشگاه معتبر گردید.
ماموستا قاسمیانی همواره از دوران سخت زندگی دانشجویی خود یاد می‌کرد؛ دورانی که با مشکلات فراوانی دست به گریبان بود و به سختی می‌توانست اجاره مسکن و هزینه‌های آب و برق را تأمین نماید. با این حال، عشق به تحصیل و خدمت به مردم، او را در این مسیر استوار نگاه داشت.
در سال 1324، پس از بازگشت به سردشت، در آموزش و پرورش استخدام شد. در طول دوران خدمت، از سوی ریاست آموزش و پرورش مهابادو دانشگاه تبریز [7] برای تدریس دعوت شد، اما به دلیل علاقه وافر به خدمت به همشهریان و زادگاهش سردشت، این پیشنهادات را رد کرد. از طرفی، به قضاوت در امور محلی و امامت جمعه و جماعت مسجد جامع سردشت نیز منصوب گردید و به عنوان اولین امام جمعه پس از انقلاب در این شهر به ایفای نقش پرداخت.
در نهایت، در تاریخ 29 تیرماه 1370، ماموستا عبدالله قاسمیانی در شهر سردشت دعوت حق را لبیک گفت و در گورستان گرده سور [8] سردشت به خاک سپرده شد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
اکنون مسجدی [9] در محله داربروی [10] سردشت، که زمین آن از سوی آن روانشاد به مسجد اهدا شده، به نام ایشان نامگذاری شده است تا نام و یادش همواره در دل‌ها زنده بماند.
فرزندان گرامی ایشان، قاسم، علی و فاضل، میراث‌داران معنوی این بزرگ‌مرد هستند. امید است این عزیزان آثار و اندیشه‌های این بزرگوار را پاس بدارند و در زمانی که موزه مفاخر سردشت تأسیس شد، کتاب‌ها، دست‌نوشته‌ها و وسایل شخصی ایشان را به این موزه تحویل نمایند تا همگان از این گنجینه ارزشمند بهره‌مند گردند.

حاج مصطفی نقیب[11]  در کتاب “یادها و خاطره‌ها” [12]  در خصوص انگیزه ادامه تحصیل خود اینگونه نقل می‌کند:

“بسم الله الرحمن الرحیم" 
اکنون که تاریخ روز 29 اردیبهشت‌ماه 1338 است، با تأیید خداوند متعال تصمیم گرفتم تا مدت 10 سال دیگر به دریافت درجه لیسانس در یکی از رشته‌های متداول نائل آیم و اگر این تصمیم اجرا نشد، به هر کسی اجازه می‌دهم که مرا یک فرد بی‌عرضه خطاب نماید و هرگونه اهانتی را مستحقم.”
اموزگار دبستان‌های سردشت، دارای کارنامه کلاس سوم دبیرستان، مصطفی نقیب - امضا
اصل نامه را به آقای قاسمیانی دادم، او هم در ذیل آن نوشت: “صحت مراتب فوق و خط و امضای آقای نقیبی را گواهی می‌نمایم. - امضا: قاسمیانی” و آن را به عنوان یک سند مهم برداشت و نزد خود نگه داشت.
پس از نه سال، آقای نقیب موفق به دریافت دانشنامه لیسانس می‌شود و ماموستا قاسمیانی ضمن اظهار خوشحالی و تبریک، دست‌نوشته فوق را که مانند سندی نزد خود نگه داشته بود، برای آقای نقیب ارسال و این شعر را می‌سراید و برای ایشان می‌فرستد:
(متن شعر در صورت وجود، در اینجا درج شود)
ای نقیب که سالهای دراز
بودیم نور چشم و منشی راز
با مودت سلام ما پذیر
نشوی از نصیحتم دلگیر
در پی علم و فضل و دانش باش
منزور از ارازل و اوباش
ما بلطف و بحیله و تشویق
رهبرت بوده ایم تا توفیق
مدرک زنده بین که تقدیم است
در خور اهل فضل و تکریم است
بارک الله کهچون رجال دلیر
وعد ه معمول گشت بی تقصیر
هر که بی عرضه خواندت الان
نیست در زمره جوانمردان
رادی مردی مستطاب و بصیر
گوی سبقت ربودی با تدبیر
چون سند گشته فاسد و مردود
راه بی عرضگی شده مسدود
پس فرستادمت که چون مردان
باز باشی پی جوانمردان
از کتاب و رجال ارزنده
همدمان بصیر و جوینده
بهره گیرند مردمان خبیر
تا بهر دانشی شوند بصیر
ارتجال نوشته ایم نقیب
بحبیب است نامه نه به رقیب

زندگی ماموستا عبدالله قاسمیانی، همچون نوری در تاریکی، نمادی از تلاش و عشق به وطن است. او در دوران دشوار زندگی، با تکیه بر دانش و ایمان، توانست مسیر خود را در تاریخ این مرز و بوم ترسیم نماید. داستان زندگی او، یادآور این نکته است که انسان با اراده و تلاش می‌تواند بر هر مانعی غلبه کند و نام خود را در تاریخ جاودانه سازد.
در پایان، می‌توان گفت ماموستا عبدالله قاسمیانی نه فقط یک روحانی یا حقوقدان، بلکه روشنفکری بود که با شهامت و وطن‌دوستی، چراغی روشن در دل‌های مردم سردشت بر افروخت. او با وجود تکیه بر باورهای دینی، هرگز از بیان حقیقت و دفاع از حقوق مردم نهراسید و همین ویژگی‌ها، نام او را در تاریخ این سرزمین جاودانه ساخت. قاسمیانی نمادی از این حقیقت است که می‌توان هم دیندار بود و هم روشنفکر، هم امام جمعه بود و هم مدافع حقوق مردم؛ و این رمز ماندگاری او در قلب‌هاست.

تعلیقات:
[1]:
[2]:
[3]:
[4]:
[5]:
[6]:
[7]:
[8]:
[9]:
[9]:
[11]:
[12]:

منابع:
اطلاعات شخصی و تحقیقات میدانی نویسنده.
عطاری، ع. (بی‌تا). گلزار شاعران و دیدار صالحان.
نقیب، ح. م. (قبل از چاپ). یادها و خاطره‌ها. 
نیک‌پی، م. (بی‌تا). جزوه تحقیقی شاگردان آقای محمد نیکپی. سایت پاشەرۆک.
توجه:
مطالب این وبلاگ، شامل نقل‌قول‌ها، تصاویر و محتوا، تنها با ذکر کامل منبع و نام نویسنده، محمدفاضل شوکتی، قابل استفاده است. هرگونه بهره‌برداری علمی، پژوهشی، آموزشی یا رسانه‌ای نیازمند ارجاع صریح به منبع اصلی و نام نویسنده است. این امر نشان‌دهنده رعایت اخلاق حرفه‌ای، احترام به حقوق معنوی پدیدآورنده و تضمین صحت مطالب است. ذکر منبع به‌ویژه در بازنشر اخبار، گزارش‌ها و تحلیل‌های اختصاصی وبلاگ، الزامی بوده و نشانه انصاف و شرافت علمی و رسانه‌ای است. رعایت این اصل، صیانت از حقوق مؤلف و تلاش‌های او را تضمین می‌کند.

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.

موضوعات مرتبط: نام آوران سردشتی , ,

|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


سلطان بیت و حیران سردشت خله درزی
جمعه 12 ارديبهشت 1393 ساعت 17:11 | بازدید : 10885 | نویسنده : محمد فاضل شوکتی | ( نظرات )

به زمزیران خوش آمدید؛ سرای اندیشه و پژوهش دربارهٔ سردشت، جایی که تاریخ و فرهنگ این دیار در هر نوشته نفس می‌کشد. دیدگاه و پیشنهاد شما چراغ راه پژوهش ماست؛ با همراهی شما، این سفر فرهنگی روشن و پرثمر خواهد بود.

موضوعات مرتبط: نام آوران سردشتی , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


صفحه قبل 1 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
پیوندهای روزانه
نظر سنجی

کدام بخش برای شما جذاب‌تر است؟لطفاً گزینه‌ی مورد نظر را انتخاب کنید!

آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 86
بازدید کل : 304202
تعداد مطالب : 111
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1





 تماس با ما
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زمزیران و آدرس zmziran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 111
:: کل نظرات : 16

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 65
:: باردید دیروز : 9
:: بازدید هفته : 74
:: بازدید ماه : 86
:: بازدید سال : 9538
:: بازدید کلی : 304202