در روز جمعه هجدهم مهر ۱۳۵۹ (۱۰ اکتبر ۱۹۸۰)، تنها نوزده روز پس از آغاز جنگ ایران و عراق، شهر سردشت هدف نخستین حمله هوایی عراق به مناطق غیرنظامی قرار گرفت (عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). این رویداد نه به سبب سالگرد تولد یکی از مشاهیر یا حادثهای فرخنده، بلکه به دلیل یادآوری نخستین فاجعهای است که مردم این شهر با آن مواجه شدند و هرگز آن را فراموش نکردهاند (ثنائی، فیسبوک، ۱۴۰۲). تا پیش از آن، ساکنان سردشت که در خارج از منطقه اصلی درگیری قرار داشتند، تصور نمیکردند شهری مسکونی و بیدفاع همچون آنان هدف بمباران مستقیم قرار گیرد. بسیاری حتی از آغاز جنگ بیخبر بودند و آگاهی چندانی از حمله عراق به خاک ایران نداشتند (صالح عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲).
صبح آن روز، پیش از طلوع آفتاب، خمپارههایی از بیرون و داخل شهر به خانهها و کوچهها اصابت کرد (قادر عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). درگیریها در منطقه قازیاوه شدت داشت و بازار شهر کاملاً تعطیل بود. این حملات تا بعدازظهر ادامه یافت و حدود ساعت چهار، جنگندههای رژیم بعث منطقه بالادست کمربندی موسوم به «گردهسور» را با بمبهای مخرب و آتشزا هدف قرار دادند. در پی این حمله، چندین خانه ویران و ۳۲ نفر شهید و مجروح از زیر آوار بیرون کشیده شدند (عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). سردشت بدین ترتیب نخستین شهر مسکونی بود که پس از شروع جنگ، هدف مستقیم بمباران عراق قرار گرفت و دود غلیظ سراسر آن را فرا گرفت (بیانیه جامعه کردهای مقیم مرکز ۱۴۰۲).
طبق گزارشهای موجود، در این حمله از بمبهای ناپالم، یکی از انواع سلاحهای ممنوعه بینالمللی، استفاده شد (ثنائی، فیسبوک، ۱۴۰۲). دستکم ده بمب ناپالم بر ۲۵ خانه فرود آمد که به دلیل قدرت تخریب بالا، بیش از یکصد خانه دیگر نیز به طور کلی یا جزئی ویران شدند. این بمباران خسارات سنگینی به منازل و اموال شهروندان وارد کرد، ۳۲ تن به شهادت رسیدند و بیش از ۶۷ نفر زخمی و جانباز شدند (بیانیه جامعه کردهای مقیم مرکز ۱۴۰۲). اصابت بمبها به مناطق غربی شهر موجب آتشسوزی گسترده در جنگلها و مزارع شد و بخشهای وسیعی از منطقه «گردهسور» به شکلی وحشتناک آسیب دید (قادر عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲).
با وجود وسعت فاجعه، در آن زمان حکومت تازهتأسیس جمهوری اسلامی در مناطق مرزی استقرار کامل نداشت و در جبهههای جنوبی نیز مشغول نبرد با ارتش عراق بود (صالح عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). در نتیجه، امدادرسانی به مردم سردشت بسیار محدود بود و ساکنان از کمترین کمک و توجه محروم ماندند. پس از پایان جنگ نیز آثار ویرانگر این حمله از سیمای شهر زدوده نشد. سکوت دولتهای غربی و مجامع بینالمللی در برابر این جنایت، در کنار حمایتهای تسلیحاتی و فروش سلاحهای شیمیایی به عراق، بخشی از ابعاد جنایت علیه بشریت و نسلکشی مردم کرد به شمار میرود (بیانیه جامعه کردهای مقیم مرکز ۱۴۰۲).
در میان خانوادههایی که در این حمله بیشترین آسیب را دیدند، میتوان به خانواده عزیزپور اقدم، خانواده سید حسین قریشی، خانواده عمری، خانواده محمود لاوه و خانواده حسن چایچی اشاره کرد (عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). افزون بر آن، شمار زیادی از شهروندان مجروح شدند (قادر عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲).
بسیاری از بازماندگان این حادثه، حتی پس از گذشت دههها، نتوانستهاند حقوق قانونی و حمایتی خود را دریافت کنند. یکی از آنان، که در زمان بمباران هفت سال داشت و اکنون ۳۵ ساله است، با وجود داشتن مدارک پزشکی مبنی بر وجود ترکش در بدنش، بارها از سوی نهادهای مسئول با پاسخهای غیرمنطقی و بیاحترامی مواجه شده است (صالح عزیزپور اقدم، فیسبوک، ۱۴۰۲). این وضعیت، پرسش جدی درباره میزان مسئولیتپذیری نهادهای متولی رسیدگی به مجروحان جنگی ایجاد میکند (بیانیه جامعه کردهای مقیم مرکز ۱۴۰۲).
منابع و ماخذ: بیانیه جامعه کردهای مقیم مرکز. ۱۴۰۲. «در رابطه با حادثه ۱۸ مهر سال ۱۳۵۹.» دسترسی در ۸ مرداد ۱۴۰۴. ثنائی، کامل. ۱۴۰۲. پست فیسبوک، در دسترس در صفحه شخصی. دسترسی در ۸ مرداد ۱۴۰۴. صالح عزیزپور اقدم. ۱۴۰۲. پست فیسبوک، در دسترس در صفحه شخصی. دسترسی در ۸ مرداد ۱۴۰۴. قادر عزیزپور اقدم. ۱۴۰۲. پست فیسبوک، در دسترس در صفحه شخصی. دسترسی در ۸ مرداد ۱۴۰۴. حاج قادر عزیزپور اقدم. ۱۴۰۲. «نقل خاطرات حادثه ۱۸ مهر ۱۳۵۹.» پست فیسبوک. دسترسی در ۸ مرداد ۱۴۰۴..